در ابتدا دکتر سید مجید امامی (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و مدیر جلسه) به اساتید و پژوهشگران خوش آمد عرض کرد و سپس ایدهپرداز محترم، جناب آقای مهدیزاده (پژوهشگر حوزه روانشناسی اسلامی) مقاله خود را ارائه داد و خاطرنشان کرد که در این مقاله با سه رویکرد جامعهشناختی، روانشناسی و اسلامی به سبک زندگی پرداخته است.
ایشان در ابتدا به تعاریف سبک زندگی از منظر جامعهشناسی پرداخت و در نقد و بررسی تعاریف ارائه شده گفت: در این تعاریف به «رفتار با قید نمود جمعی» توجه شده ولی به احساس و تفکر توجه نشده. در علم روانشناسی نیز آنچه تقریباً همه روانشناسان به آن اذعان دارند، «فردی بودن سبک زندگی و توجه به احساس و تفکر» است.
وی در ادامه افزود: دو واژه از واژههای قابل انطباق با سبک زندگی در اسلام، «سنت» و «سیره» است. سنت از نظر لغوی به سه معنای «روش»، «جریان مستمر» و «شکل و صورت» به کار رفته و استعمالهای قرآنی و روایی در معنای اوّل به کار رفتهاند و سیره همان «نوع سبک و روش خاص زندگی هر فرد» است. ایشان در ادامه با توجه به بررسی واژه سیره در کتابهای لغت و آیات و روایات، شواهدی بر مترادف بودن ،سنت و سیره ارائه و این دو واژه را هم معنا دانستند.
در پایان، آقای مهدیزاده تعریف سبک زندگی اسلامی را این چنین ارائه داد: «روش و شیوه نسبتاً ثابت و تجویزی اسلام در فکر، احساس و رفتار برای رسیدن به اهداف موافق با آن».
در ادامه نشست، حجتالاسلام دکتر سقای بیریا (عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره))، یکی از اساتید داور مهمترین نظرات خود را این چنین بیان کرد:
در ادامه یکی دیگر از اساتید داور، حجتالاسلام دکتر کاویانی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) به ارزیابی پرداخت و گفت: اصلیترین نکته بنده، مخالفت در انتخاب نوع موضوع است. به نظرم با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و جامعه امروز، اگر ایشان به بررسی سبک زندگی در یک مجموعه میپرداختند و راه کار ارائه میدادند، بهتر بود.
وی در ادامه افزود: سبک زندگی آنجا معنا پیدا میکند که در رفتارها نمود پیدا کند، نه اینکه فقط به ریشهها پرداخت. تعریف نهایی آقای مهدیزاده خوب است، امّا به نظرم این تعریف جامعتر است؛ زیرا در آن نگاه اصلاحگرایانه و عینیتگرا لحاظ شده است. «روش نسبتاً ثابت احساس، تفکر و رفتار افراد و گروهها در رسیدن به اهداف و حلً مشکلات».
در پایان نشست، آقای مهدیزاده گفت: اینکه گفته شد با انتخاب موضوع مخالفت وجود دارد، بنده عرض میکنم که موضوع پایاننامه بنده روانسنجی بوده و در آنجا به این نتیجه رسیدم که باید به مفهومشناسی بپردازم و این کار خیلی مهم است. ضمن آن که در بیان مسأله عرض کردم که بین رشتهای بودن سبک زندگی (به ویژه با اضافه نمودن قید اسلامی به آن) موجب ابهام در کاربرد واژگانی این اصطلاح شده است. همچنین اگر بخواهیم سبک زندگی را در مسیر اسلام قرار دهیم، نیازمند ارائه تعریف و تبیین دقیق و مناسب برای سبک زندگی اسلامی هستیم. در غیر این صورت، سبکی از زندگی را که از تعریف و میزان تطابق آن با اسلام بی اطلاع هستیم، چگونه میتوان به شکل مؤثر تغییر داد؟
دیدگاهتان را بنویسید