به گزارش مَنا به نقل از پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، شیوه رهبری و مدیریت در هر تمدنی بستگی به ساخت فرهنگی آن تمدن دارد. بر همین اساس در نظامی که رکن اصلی آن اسلام و قوانین اسلامی است می بایست در سازمانها و نهادهای آن مدیر بر اساس شیوه های مدیریت اسلامی مجموعه خود را اداره کند.
منابع اسلامی از جمله قرآن و احادیث و روایات در بیشتر زمینه های مورد نیاز در جامعه راهکار دارد که مدیریت هم از این مساله مستثنی نیست. تاکنون تلاش های زیادی جهت شناخت و معرفی مدیریت اسلامی صورت پذیرفته است، منتهی هنوز به الگویی جامع، اثبات شده و کاربردی که مورد قبول دانشمندان علم مدیریت و اساتید حوزه علمیه باشد نرسیده ایم.
دانشمندان علم مدیریت و اساتید حوزه باید در گام نخست به اجماع کاملی در ارائه نظریه های بنیادین درباره علم مدیریت اسلامی برسند تا بسترهای عملیاتی شدن آن در سازمان ها و نهادهای جامعه ما فراهم شود. در همین رابطه با مرتضی جوانعلی آذر (استاد دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) و نماینده کمیسیون مدیریت اسلامی مَنا) گفت و گویی را داشته ایم که در ادامه از نظر می گذرد.
مرتضی جوانعلی آذر با اشاره به وجود بدفهمیهای موجود درباره مدیریت اسلامی گفت: قبل از هر گونه صحبت درباره مدیریت اسلامی باید برخی بدفهمیهای موجود درباره این مسئله، اصلاح گردد، زیرا با وجود این مسئله نمیتوان به معنی صحیح مدیریت اسلامی پی برد.
وی افزود: یکی از بدفهمیهای رایج درباره مدیریت اسلامی این است که مدیریت اسلامی یعنی مدیریتی که صرفاً از قرآن و روایات استخراج شده باشد. نتیجه چنین نگاهی این میشود که کتابی با موضوع مدیریت اسلامی نوشته میشود و نهایت دستاورد آن می شود مجموعهای از نکات پراکنده یا بیان این که فلان نظریه جدید مدیریت در قرآن و روایات هم مطرح شده است.
جوانعلی آذر ادامه داد: از دیگر بدفهمیهای موجود، محدود کردن پژوهشهای مدیریت اسلامی به تلاش برای بازخوانی تجربه مدیران مسلمان در دوران تمدن اسلامی است. بدفهمی دیگر این است که مدیریت اسلامی به عنوان جریانی سیاسی یا حزبی مطرح میشود و … .
وی در تعریف مدیریت اسلامی تصریح کرد: مدیریت اسلامی یعنی مدیریت به معنای مصطلح آن با این شرط که مدیر در زمان مدیریت تمام اقتضائات مسلمان بودن را لحاظ کند. به همین خاطر در چنین رویکردی به مدیریت، یک مدیر مسلمان باید با فقه و قواعد دینی مدیریت، اخلاق اسلامی، سیره معصومین علیهم السلام و … آشنا باشد تا بتواند در هنگام مدیریت خود از آموزههای علوم دینی بیان شده کمک بگیرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: مدیر مسلمان در سازمان یا اداره خود نمی تواند با کارمندان خود هر گونه رفتاری را داشته باشد. مدیری می تواند برخورد صحیح در مواجهه با نابسامانی ها داشته باشد که با اخلاق اسلامی هم آشنا باشد و این شناخت با روش درست و از طریق قرآن و روایات اولیای دین حاصل می شود. اما این مساله به این معنا نیست که درس تحقیق در عملیات هم اسلامی شود.
جوانعلی آذر بیان کرد: مدیر مسلمان باید مدیریت موجود را بشناسد و متناسب با مبانی دینی دو کار را انجام دهد؛ اول اینکه بعضی از تئوری ها را به کار گیرد و دوم در بعضی از مواقع تئوری هایی که در مدیریت اسلامی دارای مشکل هستند را یا به کار نگیرد و یا بخشی از آن را استفاده کند.
به گفته وی مدیر مسلمان باید با تمام لوازم مسلمان بماند و از دایره مسلمانی خارج نشود و تا جایی که مدیریت رایج تعارض در مدیریت اسلامی نداشته باشد می تواند با آن همراهی کند.
وی با تاکید بر استفاده از تجربه مدیریت فعلی گفت: نمی توان تجربه ای که از مدیریت کنونی وجود دارد را به یک باره کنار گذاشت اما می توان با نگاه نقادانه به آن نگریست و سعی بر اصلاح آن کرد. اکنون بسیاری از دروسی که در دانشکده های مدیریت تدریس می شود تفاوتی با مدیریت اسلامی ندارد.
وی ادامه داد: اگر با این رویکرد به مدیریت اسلامی نگاه کنیم، به راحتی متوجه نسبت مدیریت رایج و مدیریت اسلامی خواهیم شد و خواهیم فهمید که در مدیریت اسلامی تجربه بشری در کنار منابع دینی، منبعی ارزشمند است.
وی در ادامه بیان کرد: نتیجه عملیاتی چنین نگاهی این نکته را روشن میکند که حتی با تحقق کامل جریان بومی سازی علوم انسانی، حجم بسیار زیادی از محتوای مدیریتیای که امروزه در دانشکدههای مدیریت تدریس میشود تغییری نکرده و حفظ خواهد شد.
جوانعلی آذر با اشاره به فواید عملیاتی شدن مدیریت اسلامی در عرصه کشور گفت: اولین سودی که از عملیاتی شدن مدیریت اسلامی در جامعه حاصل میشود، فهم درست از موضوع مدیریت اسلامی و رفع مشکلات ناشی از بدفهمیهای موجود است؛ برای مثال امروزه در میان مسئولان عدهای معتقدند باید به دنبال کارایی بود و برخی دیگر اعتقاد به پایبندی به ارزشهای اسلامی دارند، این در حالی است که اگر فهمی صحیح از مدیریت اسلامی وجود داشته باشد، این نکته روشن میشود که کارایی نیز ارزشی اسلامی است و این مناقشه اساساً مناقشه صحیحی نیست.
وی تصریح کرد: با جدی گرفته شدن تخصص مدیریت و در نظر داشتن مبانی و ارزشهای اسلامی توسط مدیر و فراتر رفتن از مرز دادن شعار در این دو زمینه، بسیاری از مشکلات فعلی ما نظیر تخلفات اداری و کارایی پایین رفع میگردد.
جوانعلی آذر گفت: اگر به دانش مدیریت پایبند باشیم میزان پاسخگویی ما نسبت به دیگران بیشتر می شود و شفافیت در کارها هم افزایش می یابد. این در حالی است که عدم وجود پاسخ گویی و شفافیت از مهم ترین چالش های نظام اداری ماست.
وی ادامه داد: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این تصور در میان عده ای وجود داشت که تعهد بر تخصص ارجحیت دارد و بالعکس در حالی که تعهد یکی از شروط در مدیریت اسلامی است. اگر این دو مساله فارغ از باقی قضایا رفع شود، ارزش های اسلامی مانند عدالت، مهرورزی و … در مدیریت مهم تلقی می شود.
وی اظهار کرد: اکنون یکی از مشکلات ما در عدم عملیاتی شدن مدیریت اسلامی، عدم فهم یکسان از این مولفه هاست و تا زمانی که این موضوعات جدی گرفته نشود چه در سطح کلان اداره کشور و یا در سازمان های خرد با چنین چالش هایی روبرو خواهیم بود.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید